راوی:حسین رحیمی
سربازان عراقی اردوگاه بسیار بی سواد و به شدت متحجر و متعصب بودند . مثل عبدالرحمان که آیه و حدیث می خواند و برای خودش به نفع سیستم تفسیر می کرد. جوان و کم تجربه بودیم و سر پرشوری داشتیم. در دوران اسارت خیلی نتوانستیم روی سربازهای عراقی حاضر در اردوگاه تاثیر اعتقادی و فرهنگی بگذاریم. ولی حاج آقا ابوترابی با تجربه و صبری که داشت این کار را انجام داد. این دو ماجرا را از یکی دوستان آزاده شنیدم.یک بار که شکنجه گر عراقی حاج آقا را به شدت توسط کابل مورد ضرب و شتم قرار می دهد کابل از دستش می افتد، حاج آقا علی رغم شکنجه شدن بسیار کابل را از روی زمین بر می دارد و با احترام فراوان به شکنجه گر تقدیم می کند که در این لحظه سرباز عراقی از کار خود شرمنده و خجل می شود. این کارها از کسانی ساخته بو د که بزرگ منش و خود ساخته بودند.
در اثر همین رفتارها بعد از جنگ یکی از سربازانی که در اسارت حاج آقا را به شدت شکنجه کرده بود به ایران می آید و ایشان را پیدا می کند و از او به خاطر اذیت و آزارهایی که در دوران اسارت به وی اعمال داشته طلب حلالیت می کند . بعدها همین سرباز عراقی در دفاع از حرم زینب (س) به شهادت می رسد. عظمت حاج آقا را در این موارد بسیار می توان دید. خود حاج آقا می گفت این سرباز عراقی از همه بیشتر مرا اذیت و آزار داد. ولی نفوذ کلام و اخلاص حاج آقا به قدری بود که این سرباز بعد از جنگ خود را به آب و آتش می زند تا ایشان را پیدا کند و از او طلب بخشش کند و چنان تاثیری از طرف حاج آقا روی او گذاشته می شود که به سوریه می رود و در دفاع از حرم اهل بیت (س) به شهادت می رسد.
ادامه دارد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید