خاطرات زنده یاد شهاب رضایی مفرد

آغاز راه

آنها با قوانین و ضوابط خاص نظامی گری آشنا و دارای تجربه ی کافی بودند و ما جوان و کم تجربه بودیم و شاید احساساتی عمل می کردیم با این همه احتیاط کارها انسان در هنگام آزمایش رفتارهای متفاوتی از خود نشان می دهد و ما همه به خداوند توکل داشتیم گاهی انسان در شرایط بسیار سختی قرار می گیرد که تصمیم گیری درست و منطقی در این وضعیت از انسان سلب می شود شاید در آن لحظه فکر می کند کاری که انجام می دهد درست ترین کار است اما شرایط در آینده به گونه ای رقم می خورد که آن درست ترین تصمیم به بدترین نوع خود را نشان می دهد و تغییر ماهیت می دهد
در آرامش کامل در حال قدم زدن بودیم نمی توانم بگویم در آن لحظه آنچه در چهره ها می دیدم با دل ها هماهنگی داشت یا نه .
خود من سعی می کردم خودم را خونسرد نشان بدهم در حالی که بوضوح احساس می کردم دلشوره دارم و علت آن هم این بود که فکر می کردم اگر خبر نگاری انگشت روی من بگذارد و بخواهد با من مصاحبه کند آیا از پس امتحانی که قرار است بدهم بر می آیم یا نه ؟
علی افسر بود معاون اردوگاه و خبر نگاران را داشت بطرف چپ که به قاطع ما ختم می شد هدایت می کرد طی هماهنگی که قبلا صورت گرفته بود قرار براین گذاشته بودیم که برای مصاحبه بیرون نیاییم خبر نگاران و عکاسان از زوایای مختلف فیلم و عکس می گرفتند تا پروژه ی خود را تکمیل کنند

ادامه دارد .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید