🟣 عجب شبهایی داشت عنبر
🟡خودشو ابوذر نام گذاشته
بود ؛ اما غیراز مکر وحیله
هیچ هنر دیگه ای نداشت
از کدوم اردوگاه اومده بود
نمیدونم ؛ اما اسیر نشده بود
⚫️ ماجرای عراق اومدنشو که
تعریف میکرد کاملا واضح
بود که چه آدم کثیفی بود.
🔴 ازش پرسیدم:کدوم منطقه
چطور؟ کدوم عملیات؟ کدوم
لشکر؟ جواب درستی نمیداد
مستقیم تو چشمام خیره شد
گفت : من تو منطقه قرار بوددادگاه نظامی و محاکمه صحرایی بشم و اگه میشد حتما حکم سنگینی برام می بریدن اما شبانه از تاریکی شب استفاده کردم و اومدم اینور خاک ریز خودمو تسلیم عراقیا کردم
⚪️ اون قدر چشم سفید و بی
شرم و حیا بود که کثافت
کاریاشو بدون ترس و دلهره
انجام میداد
تو آسایشگاه پتوهاشو طوری
قرار داده بودن که یک طرفش
من بودم و یک طرفش دیگه اش ( هر که بوده اعلام بکنه)یکی دیگه و شب تا صبح به نوبت ما دو نفر
نگهبانی شومیدادیم تا خدا ناکرده ؛ متعرض به کسی نشه
چه شبهایی را گذراندیم!!