راوی : محمد حسن کافی

چند روزی از خارج کردن شلنگ از معده و بینی من گذشته بود که یک روز دکتر مجید پیش من آمد و یک قوطی شیره خرما و یک قوطی کوچک شیرعسل برای من آورد و به من گفت که اینها را در چای خود ریخته و استفاده کنم تا ضعف شدیدی که بر من عارض شده بود مقداری جبران گردد بعدها فهمیدم که دکتر مجید کمکهای مالی را از افسران و سایر اسرای اردوگاه جمع آوری می کند و آن را برای کمک به مجروحینی که نیاز دارند استفاده می کند و این قوطی شیره خرما و شیرعسل نیز از محل همان کمکهای سایر آزادگان تهیه شده بود.
طبق قانون صلیب سرخ بین المللی کشوری که اسرای جنگی را درخاک خود نگهداری می کند علاوه بر تأمین ما یحتاج اولیه می بایست برای تهیه سایر لوازم ، وجهی را به عنوان حقوق به آنها پرداخت نماید لذا در اردوگاههای عراقی برگه هایی کوچک که نشانگر ده فلوس وپنجاه فلوس بود تدارک دیده بودند و بصورت ماهیانه آن را به عنوان حقوق ماهیانه در اختیار اسراء قرار می دادند تا در صورت نیاز سایر لوازم را با آن خریداری نمایند در محوطه اردوگاه اتاقی بنام حانوت ( مغازه ) وجود داشت که یک سرباز یا درجه دارعراقی مسئول آن بود و احتیاجات اسرای آسایشگاهها را از بیرون اردوگاه تهیه می کرد و در قبال اخذ برگه های مذکور آن را به مسئولین آسایشگاهها می فروخت یعنی به عبارت دیگر برای اینکه پول عراقی را دراختیار اسراء قرار ندهند کوپن هایی بجای پول ایجاد کرده بودند که معادل پول عراقی ارزش داشت و اجناس مورد نیاز را با آن به اسراء می فروختند کمترین حقوق که به سربازان و بسیجیان و اسرای مدنی تعلق می گرفت یک و نیم دینار عراقی بود هر دینار عراقی هزار فلوس می باشد بنابراین هر اسیر با کمترین رده نظامی هزار و پانصد فلوس ( معادل یک و نیم دینار ) حقوق دریافت می کرد البته هر چه رده و درجه نظامی اسیر بالاتر بود حقوق دریافتی او هم بالاترمی رفت بالاترین حقوق را افسران دریافت می کردند که گاه به هشت تا نه دینار هم می رسید بنابراین افسران از نظر مالی نسبت به سایرین وضع بهتری داشتند و به همین جهت مقداری از حقوق خود را از طریق دکتر مجید و سایر رابطین در اختیار مجروحین و چهار خواهر اسیر و سایر اسرای قاطع های دو و سه قرار می دادند مسئله حقوق دریافتی اسرای ایرانی در اردوگاههای عراق با سایر اردوگاه های دنیا یک فرق بزرگ داشت و آن اینکه طبق قانون صلیب سرخ ، کشور اسیر گیرنده می بایست احتیاجات اولیه که اسیر لازم دارد را در اختیار او قرار می داد و این حقوق صرف سایر لوازم شخصی می شد اما رژیم عراق به بهانه پرداخت این حقوق از تأمین احتیاجات اولیه اسرای ایرانی سرباز می زد بطوری که این حقوق صرف تأمین تیغ برای تراشیدن صورت و مسواک و خمیر دندان و اگر چیزی باقی می ماند برای تهیه اندکی شکر و نان اضافی مصرف می شد و اگر اسیری سیگاری بود این حقوق حتی کفاف تأمین سیگار ده روز اول ماه را هم نمی داد و همین تأمین سیگار برای سیگاریها در طول اسارت تبدیل به نقطه ضعفی برای عده ای شد تا عراقی ها با در اختیار قرار دادن سیگار از آنها توقعات غیر متعارف داشته باشند که بعدها درباره آن سخن خواهم گفت. طبق گفته برخی از اسرای مطلع ، ارزش یک دینار عراق در آن زمان حدود پنجاه تومان ( 500 ریال ) ایران بود با این وصف حقوق ماهیانه یک سرباز یا بسیجی معادل هفتاد و پنج تومان ( 750 ریال ) آن روز بود.

ادامه دارد …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید