نویسنده : هاشم زمانزاده

روزا و شبای سختی رو بعد از جراحی در عنبر پیش رو داشتم؛ کلوستومی خودش نیاز به اقدامات خاص؛ پرستاری خاص؛ نگهداری خاص و وسائل خاص داره

اما همه اینا با حضور یه نفر ؛ واسم خیلی آسون و خاص شروع شد و پایان یافت و اون یه نفر کسی نبود جز مجید جلالوند

تحت مراقبتهای دوستانه و خالصانه و مهربانانه و متعهدانه او و دیگر دوستان همچون جناب فرجی و قماشچی و بقیه بود که این دوران سخت رو به آسونی پست سر گذاشتم و اونحا بود که به یک چیز واقف شدم و قلباُ به اون ایمان آوردم که چرا به مجید خان خودمون همه میگفتن

🌸 « دکتر مجید » 🌸

🔸دکتر باید دانشگاه درس بخونه ؛ و این دانشگاه عنبر بود که به آقا مجید اعتبار و افتخار داد؛ پس مجید ؛ میتونه دکتر مجید باشه

🔺دکتر باید متعهد باشه ؛ پس مجید ؛ میتونه دکتر مجید باشه
🔻دکتر باید مهربون باشه ؛ پس مجید ؛ میتونه دکتر مجید باشه
🔺دکتر باید دلسوز باشه ؛ پس مجید ؛ میتونه دکتر مجید باشه
🔻دکتر باید مهارت داشته باشه ؛ پس مجید ؛ میتونه دکتر مجید باشه
🟣 دکتر باید مجید باشه ؛ پس مجید ؛ میتونه دکتر مجید باشه

اینجوری شد که ؛ اعتماد و اعتقاد پیدا کردم که ؛ آقا مجید ؛ همون تکنسین اتاق عمل بیمارستان خرمشهر خودمون ؛ میتونه دکتر مجید باشه

🟡 یه روز که بر بالینم حاضر شده بود تا تر و خشکم بکنه و زخمای منو کنترل بکنه ؛ پس از انجام کارش ؛ تا اومد بره ؛ دست شو گرفتم و توی چشماش ذل زدم و با افتخار گفتم:

« دکتر مجید » ممنون از زحماتت

ادامه دارد …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید