🔘 سال ۱۳۰۰ 🔘
⚪️ بیماریهای پوستی به ویژه گال وشپش وکچلی سر در دوران قاجار نیز در میان مردم ایران شایع بود.
از هر صد مرد ٦ نفر و از هر صد زن ٥ نفر کچل بودهاند ؛ شیوه برخورد جامعه با این دو گروه جالب بود
🔹اگر دختر کچل میشد میگفتند
“نمیخوان که شوهرش بدهند”
🔸اگرپسر کچل شده بود میگفتند
“عیب نداره کچلها اقبال دارن ”
⚪️ کچلیِ برخی خشک و تنها موی سرشان ریخته بود وبعضیا زخم دار کچل بودن وباهمون زخمای خونابه چکان به قهوهفروشی و غذافروشی رفته وباهمون دستهای نشسته که سرشان را خارانده بودند ؛ خوراکی
را پخته و ساخته تحویل میدادند.
🟠 اداره صحیه در ٣٠ خرداد ١٣٠١ خورشیدی اخطار داد:بقال و شاگرد نبايد بيمارى كچلى وسفليس داشته باشند درغیراینصورت تحت تعقيب
و مجازات قرار میگیرند
🟠⚪️⚪️ ⚪️⚪️🟠
❇️حاج زینل با دستای خودخشت درست کرد؛خشت روخشت گذاشت وخونه ای زیباپر از مهربانی ساخت
خونه به صورت U شکل بود؛ حیاط
مرکز ؛ حوضی کوچک وسط حیاط دو درخت سیب و یک درخت توت؛ حال هوای خونه رو بهاری کرده بود
کف حیاط از کف کوچه پنج شش پله پایین تر بود؛ ورودی خونه یک دالان بودکه ابتدای اون توالت وبعد اون یه طویله بود که مرکبای خود شونو اونجا به میخ طویله میبستن
غلامعلی؛نقاشی ساختمون رو حرفه ای یاد گرفت وبه برادرش غلامرضا هم یاد داد؛هر دو با هم کار میکردن
🤪غلامرضا بخاطر نبود بهداشت و امراض پوستی کچل میشه ؛درمانی هم نبودکه نجاتش بده؛ به همین خاطربهش میگفتن حسن کل نقاش
کل حسن نقاش داستان مون؛ یعنی بابام ؛ هوای دامادی زده به سرش و میخواد مامان مو بگیره؛رفت سراغ دختر آشیخ حسن تاجر 👩🦲 💕 🧕
بادا بادا مبارک بادا ایشاالله مبارک
ادامه دارد