راوی : مجید شایان

اواخر بهمن ماه ۱۳۶۱ مجروحین عملیات والفجر مقدماتی را همچنان می آوردند این مجروحین که به آسایشگاه ۹ قاطع ۲ آمدند شامل: برادر سید کمال موسوی ، علیرضا پورقناد، امیرحسین تروند، حمید جاویدان ، و خلاصه تعداد آسایشگاه ها به ۸۳ نفر تا ۸۶ نفر رسیده بود و وسط آسایشگاه هم ۶ تا ۷ نفر می خوابیدند.
این ترفند دشمن بود که فشار بیاورد تا ما برنامه های نماز جماعت و سرود و تئاتر و دعای دسته جمعی را کنار بگذاریم ، ولی مگر حریف این بسیجیان پوست کلفت می شدند؟!

این تصمیم عراقی ها باعث شد در شب میلاد حضرت زینب(س) و روز پرستار همه ی آسایشگاه ها با برنامه های سخنرانی و تئاتر و سرود روحیه بالایی به اسیران جدید تزریق شد و همبستگی عجیبی میان اُسرا ایجاد شد و دشمن بعثی احساس خطر کرد ، و حدود ۴۳ نفر از برادران فعّال و خط دهنده شامل: سید حسن میر سیّد و برادرعراقی و رضا قاسم بلند و …. را به اردوگاه تکریت تبعید نمودند و خیال می کردند که ضربه ی مهلکی به ما وارد نموده اند .
امّا بچّه های اسیر خم به ابرو نیاوردند و به کارهای فرهنگی و عقیدتی خود با شور و شوق بیشتری ادامه می دادند و به قول زنده یاد شهاب رضایی: بسیجی واقعاً خستگی را خسته کرده است 😍کم کم مجروحین بهتر می شدند و جای برادران تبعیدی را پُر می نمودند

ادامه دارد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید