نویسنده : هاشم زمانزاده

فعالیتهای گروه دریایی سپاه خرمشهر با قایق ۸ فوتی که یه روزی غلامرضا پهلوی واسه خوشگذرونی هاش خریده بود شروع شد

گشت زنی تو شط؛ کار هر روزه ما بود.

اون تکاور نیروی دریایی که جهان آرا
به خدمت دعوتش کرده بود ؛ پا به عرشه قایق گذاشت

اون کسی نبود جز « آقای چمیده »

یه روز صبح من« رضا وطنخواه » و دیکر مسافران قایق « هوشنگ کاظمی » « ممد عطارزاده » « غلام چنگل بانی» « جناب چمیده » برای گشت زنی رفتیم روی عرشه ؛ نماز صبح مونو هم روی قایق خوندیم وبا هر گردش قایق واسه تنظیم قبله ؛ ما هم باهاش میچرخیدیم ؛ هر دو ساعت هم به نوبت روی سقف قایق نگهبانی میدادیم ؛ از شط گذرنامه شروع کردیم و کشتی های هندی ‌ ژاپنی رو تفتیش میکردیم تا رسیدیم نزدیکای پاسگاه خیم ؛ یکی از بچه ها خوشش اومد و گفت ؛ سرعتشو زیاد کن که با سرعت زیاد رسیدیم به سه راهی اروند و کارون که یهویی موتور قایق خاموش کرد ؛ مونده بودیم چیکار کنیم ؛ موج آب ما رو آروم آروم به سمت مرز و پاسگاه عراقیا؛ روبروی گمرک خرمشهر میبرد ؛ لنگر زرد رنگ و کوچیکشو انداختیم توی آب اما فایده ای نداشت ؛ اونقدر قدرتی نداشت که با موج و قدرت آب مقابله بکنه ما هم هیچ کاری نمی تونستیم بکنیم ؛ هر لحظه به عراقیا نزدیک و نزدیک تر میشدیم
که یهویی « تکاور چمیده » رفت به طرف بی سیم ؛ و….

ادامه دارد …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید