راوی :احمد علی قورچی
اردوگاه تازه تاسیس کمپ ۱۷ تکریت واقعاً عذاب آور و غیر قابل تحمل بود و با فشارهای بیحد و امان خود می خواستند هم زهر چشم بگیرند هم انتقام این سال های اسارت انتقام نماز جماعت و دعا و انتقام امور مذهبی چندین ساله را از ما بگیرند.
هر روز به بهانه های مختلف به بچه ها توهین و ناسزا میگفتند همراه با کتکهای دیوانه وار و همیشگی …وگاهی در خاک و خل حیاط اردوگاه وادار به غلطیدن
در گل و لای می کردند.
یکی دو روزی هم گودالی کندن و عده ای را در افتاب سوزناک با لبی تشنه تا سینه در خاک فرو کردند . هر روز موقع گرفتن امار در سه ، چهار نوبت در داخل اسایشگاه با کتک و توهین و دشنام همراه بودو شدیدا عرصه زندگی اسارت را تنگ کرده بودند و جز توسل و دعا بدرگاه خداوند و ائمه اطهار (ع) راه دیگری نداشتیم و هر روز کارمان شده بود دعا و توسل به امید رهایی و امید فردایی روشن .
وقتی در اولین دقایق وارد این اردوگاه شدیم طبق معمول در حال پیاده شدن از اتوبوس ، پذیرایی مفصلی بوسیله کابل و شلاق و باتوم و ..شدیم که بین اسرا به تونل وحشت معروف است . در دو طرف اسرا قرار می گرفتند و یک راهرو بین خودشان روبروی یکدیگر باز مي كردند و باید از بین این تونل سربازان که تازیانه ها را بر سر کله و صورت و کمر و … با شدت هر چه بیشتر مي نواختند بايد تا انتها این مسیر طولانی را طی میکردیم . که دیگر جایی از بدنت سالم نمی ماند …
البته غیر از ما ١٢٠ نفر از اردوگاهای دیگر هم تعدادی آورده بودند و اگر اشتباه نکنم حدود ١٠٠٠ نفر میشدیم
هر روز زیر افتاب سوزان اسرا را جمع میکردند ومیگفتند :هر چه گفتیم نماز جماعت ، دعا ، روزه ، عبادت ، برنامه های دینی و فرهنگی و .. انجام ندهید زیر بار نرفتید حالا شما را اوردیم اینجا از شما انتقام بگیریم .
این اردوگاه خط اخر زندگی شماست و تا حد مرگ شما را مجازات خواهیم کرد و برای همیشه فکر وطن و خانواده را از ذهنتان دور کنید ، با بلدوزر زمین اینجا را میکنیم و همه شما را در گودال زنده بگور خواهیم کرد و خیلی اراجیف دیگر .
در ان افتاب سوزناک خبری از اب نبود . حتی لوله کشی اب هم نداشت و با تانکر از بیرون اردوگاه اب میاوردند که اکثر اسرا بر اثر اب الوده تانکرها به بیماریهای مختلف از جمله اسهال و اسهال خونی و مشکلات گوارشی دچار شدند که در همان چند روز اول یکی از ازادگان بر اثر همین بیماریها به شهادت رسید
اردوگاه تکریت ۱۷ از دو بند مجزا تشکیل شده بود که هر بند به فاصله حدود سیصد ، چهارصد متر فاصله و هر بند دارای ۶ اسایشگاه که جمعا ۱۲ اسایشگاه وجود داشت
ادامه دارد…
