راوی : هاشم زمانزاده

🐥 درقسمت (۶ و ۷)به گوشه ای از جنایت محمودی پلید اشاره شد؛ که شاید لازم بود ؛ قبل از آن مطلبی را گوشتزد کنم؛که نشد و الان میگویم

🕷محمودی ملعون؛ با ارتقاء درجه؛ بعد ازعنبر ؛ فرمانده اردوگاه ۷ و یا بین القفسین شد وقسمتهای ۶ و ۷ که روایت شد و این قسمت مربوط به آن اردوگاه وسرنوشت اون روباه است.
عزت زیاد

🦉🐣🦉🐣🦉🐣🦉🐣🦉

این بار محمودی دست به دامن یک خبرنگار زن هندی شد ؛ به نام خانم

🙍‍♀ ناصره شرما 🙎‍♀
راوی این قسمت ؛ مهدی طحانیان یک مرتبه چشم خبرنگار رویم قفل شد.سرهنگ محمودی تامتوجه نگاه زن شد، مثل کسی که صاعقه او را زده باشد در جا خشکش زد.

یک دفعه پریدجلوی خبرنگار وگفت نه،اینو ولش کن،من بچه هایی دارم که نصف این هستند. محمودی مثل اسپند بالا و پایین می پرید تا او را منصرف کنداما زن خبرنگار سمج تر ازاین حرفا بود.اومد روبروم؛پرسید اسم شما چیست؟

☘ صدایی از درون به من میگفت: مهدی، ناسلامتی سرباز امام زمان، و رزمنده امام خمینی هستی ؛ چه جور راضی میشی با یک خانوم بی حجاب صحبت کنی؟

🍄 دوباره سوالشو تکرار کردگفتم : چون شما حجاب نداری من باهات حرفی ندارم. گفت: اما من خواهر هستم.
گفتم:اگرخواهر منی چرابی حجابی

🕷 محمودی برق از چشماش پرید و گفت: این فضولی هاچه ربطی به تو داره بچه !!؟؟

زن خبرنگار :اگر من حجاب گرفت ، شما با من حرف زد؟

گفتم: بله.

گفت: چند سالته؟

جوابشو ندادم ؛ محمودی با صدای بلند گفت:چرا جواب نمی دی مهدی

منم گفتم ؛ شانزده سال.

خبرنگار پرسید: از کجا آمدی جبهه؟

گفتم: اصفهان.
ادامه داد: خمینی؛ گفته این بچه ها مال ما نیستند.

گفتم : میدونم که ایشون این حرف رونزده اما اگرم گفته باشه او رهبر منه هرچی اون بگه همونه…هر چی ایشون بگه همون درسته.

برای یک لحظه سکوت مرگباری بر آسایشگاه سایه انداخت.

محمودی باورش نمی شد اینطوری جواب آن همه تهدید را داده باشم.
محمودی رفته بود ته آسایشگاه و سبیلش را می جوید و تندتند قدم می زد.

🕷 بعد رو کرد به من و گفت: پدر سوخته خفه می شی یا نه خودم می کشمت و هی داد میزد دوربینا رو خاموش کنید اما زن دست بردار نبود؛ بی معطلی پرسید: شمااومدید به این راه و الان اسیر؛ هدفتون چه بود؟

❤️ بیمکث گفتم:هدف حفظ اسلام بود. به خاطر این که اسلام در خطر بود وظیفه خودمان دونستیم از اسلام دفاع کنیم.

🔺 زن خوشحال از مصاحبه گفت: مهدی تو خیلی شجاع ؛ سری تکان داد و رفت سراغ بقیه بچه ها.

رفت سمت علیرضا رحیمی و محمد ساردویی.

علیرضا گفت: ای زن به تو از فاطمه این گونه خطاب است ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است.

☘🔺☘🔺☘🔺☘🔺☘

و همین مصاحبه پایان کار و قدرت محمودی بود و گویند که آن ملعون را به جبهه فرستادند و بعد ها خبر آمد که در جبهه به دست دلاور مردان بسیجی ؛ اسیر شده است

❤️ إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ ❤️

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید