راوی : محمد حسن کافی

سخن از سفره به میان آمد شاید بعضی خیال کنند که در اسارت مانند آنچه ما به آن سفره می گوییم وجود داشت حقیقت این است که آزادگان درطول اسارت با امکانات بسیار اندک خود ابتکارات جالبی از خود بروز می دادند که پرداختن به این ابتکارات خود داستانهای زیادی دارد دوستان خوش ذوق اسیر با استفاده از گونی های برنج یا شکر و نایلون هایی که از کیسه های بزرگ شکر و یا سایر نایلون هایی که از برخی اقلام به دست می آمد و دوختن و وصل کردن آنها به هم یک سفره بلند درست کرده بودند که در مواقع غذا خوردن گروه نظافت آن را پهن می کرد تا خرده های نان و غذا در آسایشگاه پخش نشود و کار گروه نظافت برای جمع کردن سفره و نظافت آسایشگاه راحت باشد.
پس از پهن کردن سفره و قبل شروع به غذا دعای سفره بصورت دسته جمعی خوانده می شد و سپس همه با هم شروع به خوردن غذا می کردند دعایی که ما در اسارت به عنوان دعای سفره آن را می خواندیم این بود : { اَلّلهُمَّ ارزُقنا رِزقا” حَلالا” طَیِّبا” واسِعا” بِرَحمَتِکَ یا اَرحَمَ الرّاحِمینَ }
سهمیه برنجی که ظهر به عنوان ناهار به ما داده می شد یک قصعه برای ده نفر بود که وقتی تقسیم می کردیم هر نفر شش تا هفت قاشق برنج به هر کس می رسید علاوه بر این هر روز در کنار جیره ثابت یک ماده غذایی برای درست کردن خورشت ظهر و شام به ما داده می شد جیره متغیر ما معمولا” لوبیا یا کلم یا گل کلم یا بادمجان یا بامیه یا شلغم یا نوعی سبزی و یا .. بود آشپزهای ایرانی اردوگاه با افزودن رب و زردچوبه به این مواد آن را بصورت آبکی تهیه می کردند یک ملاقه از خورشت تهیه شده بر روی برنج ظهر ریخته می شد تا خورشت آن باشد و بقیه آن را برای وعده شام نگه می داشتند خیلی به ندرت اتفاق می افتاد که در سهمیه غذایی ما گوشت یا مرغ وجود داشته باشد معمولا” زمان هایی که قرار بود مأمورین صلیب سرخ به اردوگاه بیایند گوشت منجمد یا مرغ منجمد می آوردند که مقدار آن هم قابل توجه نبود اما همینکه بو یا طعم گوشت یا مرغ از آن استشمام می شد برای ما غنیمت بود معمولا” استخوانهای مرغ را هم تقسیم می کردیم و برای تقویت بنیه خود استخوانها را هم می جویدیم اما غالب غذای روزانه همان موادی بود که در فوق از آنها نام برده شد.
وعده شام یک قصعه ازهمان غذایی بود که ظهریک ملاقه کوچک از آن را به روی برنج می ریختند وهمراه وعده شام مثل صبح یک لیوان چای هم داشتیم معمولا” چون شام را غروب قبل از داخل باش می دادند و چون شام را پس از نماز مغرب و عشاء صرف می کردیم و وسیله ای برای گرم کردن غذا و چای نداشتیم لذا ترفندهایی که برای گرم نگه داشتن غذا از آن استفاده می کردیم هم جالب بود معمولا” سطل غذا و چای را درمیان چند پتو می پیچیدیم تا اول شب از آن استفاده کنیم با همه تلاشی که برای گرم نگه داشتن غذای شام و چای می کردیم باز هم موقع خوردن ولرم می شد مشکل گرم نگه داشتن غذا درماه مبارک رمضان که می بایست قسمتی ازغذا را برای وعده سحر نگه می داشتیم دوچندان می شد.

ادامه دارد …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید