🔹 پاتک سنگین دشمن شروع شد؛ اینکه اونا توجلگه باشن مارو بلندی اینکه شهرمندلی در تیررس ما باشه اینکه پیروز بلامنازع میدون باشیم
براشون خیلی خیلی گرون بود
پاتک سنگینی روی ما آغاز شد.

🏓 راکت چلچله پشت چلچله

🏸خمسه خمسه پشت سرهم

🏌‍♂تیرباردوشکا ردیف کنار هم

🤾‍♂ خمپاره اندازا متل تیر بار

خط مقابل ؛ حدود ۱۰ دستگاه تانک به نوبت پشت به پشت یه گلوله به طرفمون شلیک میکردن و دوباره از تانک اولی این تسلسل ادامه داشت و اصلآ استراحتی تو کارشون نبود

🔹کاملا زمینگیر شدیم؛فرماندمون درخواست کمک از هوا کرد ؛ دقایقی بعد دو تا کبری رو سرمون حاضر شدن؛یه بالگرد میرفت پشت تپه ؛ اون یکی تیراندازی میکرد ؛ به نوبت؛خط دشمنوآتیش بارون کردن

🚁 بالگرد سمت چپ رفت پایین
سمت راستیه اومد بالا یه گلوله تانک مستقیم بهش اصابت کرد و پودر شد و خلبان و کمکیش کاملا سوختن ؛ کار بر ما سخت شد و از ۳۰نفر نیروهای دسته ما فقط ۱۰ نفر موندن مابقی شهید ومجروح شدند

🌹اهل تهرون بود؛همیشه یه گونی روی دوشش میذاشت و برامون از تدارکات کمپوت سرد وخنک میاورد این عزیز ؛ دوید بطرف بالگردی که سقوط کرد تا خلبانشو نجات بده ؛ اما همین که رسید به نزدیک بالگرد بالگرد منفجر شد و اون هم پرپرشد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید