👨🎨 هنگ سید جمال 👨🎨
🌀 دانش آموزانی با لباسای پلنگی سبز رنگ و زرد رنگ؛ و این دومین تشکل بسیج در شهر مشهد بود که در پنجم آذرسال ۵۸ به دنبال فرمان امام خمینی مبنی بر تشکیل بسیج؛
در هنرستان سید جمال الدین اسد آبادی شکل گرفت و اینقدر منسجم و مرتب و به قول فرانسویا آنکادر بودیم که لقب”هنگ سید جمال” رو بهمون دادن؛اون زمانا بسیج متولی خاصی نداشت ؛میشه گفت که امور سیاسی و ایدئولوژی بسیج ازجانب انجمن های اسلامی تغذیه میشد و امور نظامیش وابسته به ارتش بود
⁉️ اما چرا هنرستان ⁉️
🌀از همون دوره دبستان به کارای فنی علاقه زیادی داشتم؛هرپولی به دستم میرسیدآچار ماچارمیخریدم هر کی میخواست یه کادویی بخره؛ پیچ گوشتی و چکش برام میخرید به خاطر همین علاقه به امور فنی؛ رشته برق؛ هنرستان سید جمال رو برای ادامه تحصیل انتخاب کردم
🌀 تو درسای تئوری چنگی به دل نمیزدم؛ اما تو درسای فنی و عملی؛ اوف ! نگو ! معرکه بودم !حتی اون موقع؛ تو همون سن چند تا اختراع کردم ؛اما مسئله این بود که به ثبت نرسوندم؛ اگه یه کم دیگه میرفتم جلو ؛یه چیزی میشدم ؛ همکلاسیام و رفیقام تو هنرستان بهم میگفتن
🔨🔧🪛 رضا ادیسون 🔨🔧🪛
🌀تو هنرستان بود که دور جدیدی از زندگی برای من رقم خورد و سر منشاء”هنگ سید جمال” بسیج بود؛ فعالیتهای رسمی از دی ماه سال ۵۹ شروع شد که طیق مصوبه مجلس بسیج رسماّ تحت پوشش سپاه قرار گرفت و بسیج هنرستان ما جایگاه ویژه ای در شهر داشت به صورتیکه اکثر گشتهای شبانه و کنترل منطقه چهارراه لشکر و سردادور و حتی صدا و سیما به بسیج ما واگذار شد
🌀با رشد و ارتقاء بسیج مون گویا من هم رشد میکردم تا جائیکه برای آموزشای نظامی ؛ دیگه وابسته به ارتش نبودیم ومن خودم شده بودم مربی آموزش نظامی ؛ حتی مدرک درجه دوم کوه نوردی کسب کردم و در عرض یک سال و نیم در سن ۱۷ سالگی فرمانده پایگاه بسیج شدم
ادامه دارد
