🔘 سال ۱۲۹۸ – ۱۲۹۶ 🔘
🟤 مصادف باجنگ جهانی اول بود
علیرغم اعلام بیطرفی ازسوی ایران بخشهایی از ایران توسط نیروهای روسیه و انگلیس اشغال شد.ذخیره غلات و گندم به نظامیان انگلیسی فروخته شد قیمت هر خروار گندم
به بیست تومان رسید ؛ در خراسان نظامیان روس همه راهها را بستند و از انتقال گندم جلوگیری میکردند
خشکسالی و قحطی گسترده شده بود ومردم نانواییها وفروشگاههای موادغذایی را غارت نمودند.
⚫️⚪️⚫️ ⚫️⚪️⚫️
ژنرال لیونل می نویسد در اثر خرید
گندم توسط ماقیمت غله بالاتررفته واکنون که برفها آب شده و بهارآغاز شده است، مردم میروند بیرون و مثل گاو در مراتع میچرند بسیاری از مردم نگونبخت در حال چریدن در این مراتع میمیرند.
⚪️🔴⚪️ ⚪️🔴⚪️
حاج زینل دراین ایام سخت و پر طلاطم؛ که هیچکس به فکر دیگری نبود؛ با تمام توان به کشاورزی خود ادامه داد و هر آنچه را که داشت و
نداشت بامردم به شراکت میذاشت
بسیار بخشنده و دست و دلباز بود طوری که بسیاری از درامدهایش را به اطرافیان انفاق میکرد؛هوای دور
و وریاشو همیشه داشت؛ هنوز که هنوزه بعد از ۱۵۰ سال؛ بازماندگان به نقل از پدانشان از وی در گیر و دار قحطی اون سالها به نیکی ازش یاد میکنند و این سیره ی ایثار و جوانمردی رو به بچه هاش هم به ارث ؛ هدیه داده بود
🔴 هر کدوم از فرزندان حاج زینل حداقل یک شهید؛به اسلام و کشور هدیه کرده اند .
غلامعلی؛تک پسرش با لباس مقدس پاسداری در راه اسلام شهید میشه
دختر بزرگش؛فاطمه صغری؛پسرش رو تو جبهه فدای اسلام میکنه
دختر دیگرش ؛ ربابه خانم ؛شوهر و یکی ازپسراشو را درراه اسلام هدیه میکنه
غلامرضا؛ یک پسرش شهید و پسر دیگرش ؛ مسافر عنبر میشود
ادامه دارد