راوی : علی اصغر سامانی

فصل 1 قسمت 10

به نام خدا

به بیمارستان اکبرآبادی که رسیدیم ما را به یک اتاق بردند که دو نفر آنجا بودند یکی از آنها وزنه سنگینی به یک پایش وصل بود و دیگری هم.پایش شکسته بود. بعد از ظهر همان روز از دست بنده عکس گرفتن و صبح روز بعد دکتر عکس را دیده و با لهجه شیرین آذری گفت سامانی استخوانهای پشت دستت شکستگی زیادی دارد و انگشت اشاره و وسطی از بندهای آخر شکسته است. این را گفته و رفت سراغ بعدی. چون در آن ایام در روستای ما تلفن نبود گفتم باید خانواده ام را با خبر کنم . هنگام رفتن به من گفتند 2 روز بعد با خانواده ات صبح زود بیا . پدرم و من 2 روز بعد صبح زود به بیمارستان رسیدیم. حالا بماند قضایی که هنگام رسیدن من به خانه با دیدن دستی باند پیچی شده و آویزان بر گردن اتفاق افتاد . درون بیمارستان بعد از حدود 1 یا 2 ساعت بعد دکتر اکبری پیش ما آمد و بعد از دیدن عکس به ما گفت سامانی من دستت را عمل میکنم ولی این دست دست روز اولت نمیشه گفتم چرا آقای دکتر گفت استخوانهای پشت دست راستت هم شکستگی دارد هم خورد شده گفتم آقای دکتر سعی خودتان را بکنید . گفت پسرم من تمام سعیم را انجام خواهم داد. دکتری بسیار مهربان و مشفق بود اگر زنده است خداوند عمری با عزت و اگر از دنیا کوچ کرده مورد رحمت الهی قرار گیرد. به هر حال در همان روز مرا به اتاق عمل بردند و عمل کردند و بعد از عمل روی همان تختی که روز اول آورده بودند خواباندن از بیهوشی که میخواستم خارج شوم به دست راستم دست کشیدم و فقط انگشت شصتم را احساس کردم در همان حالت فریاد زدم انگشتانم کجاست و زیاد سر و صدا کردم یک پرستار آمد گفت سامانی چی شده گفتم انگشتانم نیست فقط یک انگشتم هست . گفت بقیه انگشتان زیر بانده من دوباره با دقت دست کشیدم احساس کردم انگشتانم هستند و شروع کردم به شمردن 1 تا 5 متوجه شدم همه انگشتانم هستند . ساعت حدود 4 بعد از ظهر دکتر آمد بالای سرم و گفت حالت چطوره گفتم به لطف خدا و تلاش شما خوبم به پدرم گفت میتونی ببری خانه ولی تا 2 هفته باندت را باز نکن بعد از 2 هفته بیا تا ببینیم دستت چطوره گفتم چشم آقای دکتر. شب بود که ما رسیدیم خانه .

ادامه دارد …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید