💠بخش قابل توجهی از آموزش رزمی و جسمانی نیروهای لشگر
برای منطقه کوهستانی پنجوین و عملیات والفحر۴ به من واگذار شد
اما یه چیزی کم بود ؛شاید با دست خالی بشه کاری کرد اما بدون مربی و نیروی کار بلد مشکل بشه کار رو پیش برد؛ جرقه ای به ذهنم زد.

☘ بین بچه های رسمی و داوطلب لشکر ؛یه دو روزی؛ چرخی زدم و به مطلوب نسبی دست پیدا کردم.

جناب بهرامی و نیکوئی از استان به ما ملحق شدند ومن هم چند نفر رونشون کردم؛ از طریق فرماندهی به واحد تربیت بدنی انتقال دادم و سه چهار نفر هم از داوطلبین جبهه که کشتی گیر و ژیمناستیک کار و رزمی کار بودن به خدمت گرفتم و با جدیت کار رو شروع کردیم .

🦋 شهر کرند غرب ؛ محل استقرار لشگر ۵ نصر ؛ آموزش کوهنوردی و صخره نوردی ؛ راپل وحمل مجروح در کوه و رزم در کوه؛کادر گردان ها و نیروها برای پنجوین ؛ کلید خورد

💠 والفجر۴ شروع شد ولی من از شرکت در عملیات منع شدم ؛ این موضوع چنان ضربه روحی شدیدی به من وارد کرد؛ که تقاضای برگشت به مشهد رو دادم؛ بعدها به پیشنهاد برادرنجاتی؛ برای کادر رزمی گردان تیپ امام موسی کاظم ؛ به آن تیپ منتقل شدم .

❤️ و عملیات خیبر ؛ کلید خورد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید