راوی:حسین رحیمی
ادامه مبحث روزنامه خوانی:
می خواندم فلان لشگر به کجا حمله کرده و چقدر تلفات داده است یا چقدر غنیمت جنگی به دست آورده است. چون جزء نیروهای شناسایی بودم مناطق عملیاتی را خوب می شناختم. بعد از خواندن اخبار عمومی به سراغ خواندن اخبار ورزشی می رفتم. مثلا تیم اسپانیا با کدام تیم بازی داشته و نتیجه بازی چه شده است. سپس سراغ اخبار علمی می رفتم و در آخر برای بچه ها تحلیل خبری انجام می دادم. خبرهای علمی و ورزشی که در روزنامه وجود داشت کاملا درست بود چون غرض ورزی سیاسی پشت آن وجود نداشت. ولی اخبار مربوط به جنگ را باید برعکس می کردم که درست از آب در بیاید. چون از روی عمد درباره جنگ دروغ می نوشتند. از جمله دروغ آنها این بود که می نوشتند رئیس جمهور ایران به آلمان سفر کرده ولی از ورود او ممانعت به عمل آمده است. یعنی به مردم عراق این طور القا می کردند که ایران منزوی است و اگر هم هیئتی ایرانی به کشوری برود با آنها برخورد خوبی انجام نمی شود در صورتی که واقعیت خلاف این بود. یا به دروغ می نوشتند وزیر خارجه ایران با وزیر خارجه رژیم اشغالگر قدس دیدار کرده و تعدادی موشک از آنها خریداری کرده است.
در صورتی که ما هیچ گونه ارتباطی با اسرائیل نداشته ایم و نخواهیم داشت و شعار مرگ بر اسرائیل همیشه بر زبانمان جاری است چه برسد بخواهیم با آنها مذاکره کنیم و از آنها موشک بگیریم.
ادامه دارد…
روایت از جبهه تا عنبر : قسمت سی و چهارم
گردان کوثر
question_answer0
آخرین اعزام : قسمت نهم
question_answer0
خاطرات من و۲۹۲۰ : قسمت سی وپنجم
question_answer0
موقعيت چهارم از كشف هويت عربي ام…!
question_answer0
پنج شب و هشت سال – قسمت بیست و سوم
question_answer0
پنج شب و هشت سال – قسمت اول
question_answer0
درمانگران عنبر : قسمت پنجاه و هشت
question_answer0
شکنجه گران عنبر : قسمت شانزدهم
question_answer0
داستان من و نامه آبي قسمت دوم
question_answer0
کمپ هشت : قسمت چهل و پنجم
question_answer0