راوی:حسین رحیمی
در آسایشگاه بحث های اعتقادی برای بچه ها برگزار می شد. ساعت ها می نشستیم و در این موارد صحبت می کردیم. بحث ها خیلی جالب از آب در می آمد. گاهی پیش می آمد اعتقادات بچه ها ضعیف می شد. به خاطر دوری از خانواده دچار مشکلات روحی و شبهه هایی برایشان به وجود می آمد.
می گفتند اگر خدا با ماست چرا صدام پیروز می شود؟ گاهی شیطان در خلوت فکر را مورد هجوم قرار می دهد . می گفتند اگر خدا با ماست چرا ظالمان عالم قدرت بیشتری دارند؟ خیلی چیزها بود که در این شرایط باید بازسازی می شد و اگر نمی شد فرد از راه راست به بیراهه می رفت . خیلی از مذهبی ها دچار وسواس شدید شدند. یکی از اسرا که اهل اصفهان بود به شدت دچار وسواس شده بود طوری که عراقی ها نیز فهمیده بودند. مرتب می گفت من هر کاری انجام می دهم احساس می کنم پاک نمی شوم. سر غذا خوردن هم خیلی بقیه را عذاب می داد. بچه ها دنبال راه چاره بودند. من خاطره ای برای برطرف شدن وسواس فرد مورد نظر که فکر می کردم راهگشاست تعریف کردم.از یکی علمای اصفهان در مورد برطرف کردن وسواس چاره خواسته بودند. زمان قدیم فاضلاب وجود نداشت. مستراح های قدیمی بود که مدتی بعد باید توسط افراد خاصی خالی می شد. ایشان هم گفته بودند اگر فردی درون این مستراح ها بیفتد به قدری آلوده می شود که این وسواس از سر او می افتد. به بچه ها گفتم فرد مورد نظر را بیرون ببرند و لباس هایش را آلوده کنند. بچه ها نیز دست و پایش را گرفته بودند و همین کار را کرده بودند. خلاصه سر تا پای این بنده خدا به نجاسات آلوده شد. واقعا کار دیگری نیز نمی شد انجام داد. ما از قصد نمی خواستیم آزارش دهیم.
وقتی بیرون آمد گفت من آنقدر آلوده شده ام که اگر تمام آب های کره زمین را روی من خالی کنند باز پاک نمی شوم. بعد از این ماجرا وسواسی که داشت کامل از بین رفت. بچه ها او را به حمام بردند و روی سر و کله اش حسابی آب ریختند. این بنده خدا هم وارد آسایشگاه شد و گوشه ای نشست و دیگر صدایی از او بلند نشد . آرام آرام خود را به او نزدیک کردم و گفتم چه بلایی به سرت آمده است؟ طوری جلوه دادم که از ماجرا خبر ندارم. شروع کرد به گریه کردن و ماجرا را برایم تعریف کرد. این بازسازی ها اگر انجام نمی گرفت اسرا مشکلات زیادی پیدا می کردند.
ادامه دارد…
روایت از جبهه تا عنبر : قسمت چهل و هفتم
اردوگاه عنبر : قسمت چهارم
question_answer0
گردان کوثر
question_answer0
درمانگران عنبر : قسمت ششم
question_answer0
مسافران عنبر : قسمت هشتم
question_answer0
درمانگران عنبر : قسمت شصت
question_answer0
درمانگران عنبر : قسمت پنجاه وچهار
question_answer0
روایت از جبهه تا عنبر : قسمت شصت و ششم
question_answer0
کمپ هشت : قسمت شصت و نهم
question_answer0
خوب بد زشت در عنبر: قسمت سی و یکم
question_answer0
مسافران عنبر : قسمت هشتم
question_answer0