راوی: احمدعلی قورچی
منبع: سایت روزنامه ایران
یادی از ایثارگران و دلاورمردان ایران زمین که در تمام عرصه ها و در تمام میزمینه ها کارآمد و زبانزد بودند، چه در خط مقدم جبهه های حق علیه باطل، چه زمانی که با شجاعت و شهامت تمام تا آخرین نفس مقاومت می کردند تا به شهادت می رسیدند، یا با تنی مجروح مردانه به اسارت نیروهای بعث درآمدند. حتی در اردوگاه های دشمن دست از رسالت سنگین والهی خود برنمی داشتند. علی الخصوص پزشکان متعهد با ایمان و با اخلاص این مرزوبوم که در اسارت سنگ تمام گذاشتند وفراتر از حد توان حتی تا پای جان در کنار برادران مجروح خود ایستادند و آنان را درمان کردند.
متاسفانه از بدو ورود آزادگان سرافراز به کشورآن طور که باید وشاید از این عزیزان زحمتکش در اردوگاه هایی که اسرای ایرانی نگه داری می شدند تجلیل نشده است. درصورتی که آنان با صبرو صلابت و مهربانی وگذشت وایثارخود، نورامید را در دل آزادگان حاضر در اردوگاه های عراق روشن نگه می داشتند و به رزمندگان در بند روحیه می دادند.
من درعملیات والفجر مقدماتی در بهمن ۱۳۶۱ پس از جراحت های شدید و با وجود چند تیر وترکش در بدنم، بعد از ۵ روز سرگردانی در بیابان ها به طور نیمه جان به اسارت نیروهای بعثی عراق درآمدم. اسرای مجروح را به دو اردوگاه منتقل کردند.یکی اردوگاه موصل و دیگری اردوگاه عنبر(الانبار کمپ ۸). اردوگاه عنبر شامل سه بند که هر بند ۸ آسایشگاه ودرکل ۲۴آسایشگاه داشت.هیچ یک از اسرا حق ارتباط و صحبت کردن و قدم زدن با هم را نداشتند. هرآسایشگاه که گنجایش ۲۰نفر را داشت حدود ۶۰ تا ۷۰ اسیر را در آن جای داده بودند.آسایشگاه مجروحین هم چنین وضعیتی را داشت. آسایشگاه ۱۸ و۱۹ در بند ۳ را خالی کرده بودند و مجروحین را به این دو آسایشگاه انتقال داده بودند.

ادامه دارد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید