*راوی:* مرتضی تحسینی

*گلوله ای که از گوش یکی از اسرا خارج شد*

یکی از بچه ها (عبدالمطلب رشیدی از بچه های شیراز بود) تیر به زیر صورتش خورده بود ودر ناحیه پشت گردنش ومیان مهره های نخاع جاخوش کرده بود. و همیشه درد داشت و رنج می کشید. چندین بار پیش پزشک عراقی و بیمارستان رفته بود ولی نتیجه نداشت. دکتر به او گفته بود به هیچ عنوان نمی توانیم گلوله را خارج کنیم و درصورت خارج شدن امکان قطع نخاع زیاد است. با وضع بدی که داشت..وبعد از گذشت حدود ۶ سال از اسارت شرایطش بسیار بد وبدتر شده بود.. بچه ها برنامه ی دعا برگزار کردند و متوسل شدند به ائمه ی معصومین علیهم السلام که خداوند او را شفا دهد. همه دعا کردند و گریستند! فردای آن روز با زخمش ور می رفت که ناگهان گوش او درد گرفت و خون و عفونت زیادی از آن خارج شد و گلوله ای که پزشکان قادر به خارج کردن آن نبودند از درون گوشش بیرون آمد.

ادامه دارد”‘

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید