راوی: مرتضی تحسینی

حرکت به سمت زنجان

قرنطینه که تمام شد از هلال احمر هر استان با اتوبوس هایی که آورده بودند، آزاده هایشان را با خود بردند.
به استان زنجان
اقای رمضان سفیدگری (1) و آقای ارشد رحمتی نمایندگان هلال احمر زنجان بودند که به همراه چند نفر دیگر، ما را که حدود 40 نفر بودیم سوار اتوبوس کردند و راهی زنجان شدیم. بین راه برای صرف ناهار در شهرک صنعتی قزوین توقفی کردیم و نمازمان را هم آن جا خواندیم. در غذاخوری بودیم که یک دفعه چشمم به پنج، شش نفر که آشنا به نظر می رسیدند، افتاد. دقت که کردم، دیدم برادرم ناصر، حاج احمد پیری، نصرت اله غریبلو و چند نفر از دوستان هستند که پرسان پرسان آمده و پیدایم کرده بودند. با خوشحالی همدیگر را به آغوش کشیدیم و روبوسی کردیم. (2) بعد ناصر با منزلمان تماس گرفت و گفت: مرتضی رو دیدم و الان هم با هم هستیم.
ناصر می خواست سوار اتوبوس ما بشود که مانع شدند. بعد از دقایقی سوار اتوبوس شده و به راه افتادیم. از ابهر که می گذشتیم، تعداد زیادی موتور سوار و راننده ی اتومبیل اطراف اتوبوس حرکت می کردند. من از ترس این که ممکن است خدایی ناکرده اتفاقی برایشان بیفتد، شیشه ی پنجره ی اتوبوس را باز کردم و با خواهش و تمنا از آن ها خواستم تا برگردند و یا با فاصله حرکت کنند.
بعضی از موتور سوارها هم مرا به همدیگر نشان می دادند و می گفتند: ببینید اینم اسیره ها!
بیست کیلومتری زنجان، در کنار یک مزرعه که جوی آبی هم در آن جریان داشت، ماشین توقف کرد. پیاده که شدیم. رفتم پیش صاحب مزرعه و با او صحبتی کردم. یک آبی هم به دست و صورتم زدم. ناصر و چند نفری که به استقبالم آمده بودند پیدایشان شد. دوروبرم را گرفتند. ناراحت شدم و با تشر به آن ها گفتم: چرا میایید سراغ من! این چهل نفر هم آزاده هستند. پیش اونا برید و ازشون دلجویی
کنید.
با این حرفم ناصر و دوستان، پراکنده شدند و هر کسی به سراغ آزاده ای رفت. حالا من تنها مانده بودم و کسی تحویلم نمی گرفت!

*پی نوشت:*
1. چند ماه بعد با اقای رمضان سفید گری هم باجناق شدیم. او به علت جراحات باقیمانده از جنگ و شیمیایی در تاریخ 25/04/ 1387 به شهادت رسید.
2. هنگام روبوسی ناصر را آخر از همه نگه داشتم تا دیداری متفاوت و عاطفی تری با او داشته باشم اما در مقابل دوستان نتوانستم فرقی بین آن ها بگذارم، ناصر هم از این حرکت من گمان کرد که او را نشناختم ولی بعد موضوع را به او گفتم.

ادامه دارد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید