راوی: مرتضی تحسینی

*ساخت صنایع دستی در اسارت-2*

*4. جانماز*
به وسیله ی دشداشه و لباس های اضافه، در ابعاد و نقش های مختلف دوخته می شد. من نیز چند تایی دوختم و به دوستان از جمله سیدحسن میرسید هدیه دادم که خیلی خوشش آمده بود. یک جانماز هم از طریق صلیب سرخ به ایران فرستادم که هنوز هم در منزل پدرم می باشد و چندتا جانماز که حاشیه های آن را با اسم جلاله گلدوزی کرده بودم با خودم به ایران آوردم.

*5. سوزن گیوه دوزی*
از سیم خاردار ساخته می شد. طول آن 10 – 15 سانتیمتر و به ضخامت 2 میلیمتر بود. نوکش را تیز و نازک می کردند و تا 7 – 8 سانتیمتری آن، کم کم به ضخامت آن افزوده می شد و در انتها به یک اندازه می رسید. بعد انتهای آن را سوراخ می کردند .جای سخت آن شیاری بود که در سوراخ ایجاد می شد تا هنگام گیوه دوزی نخ در شیار گیر کرده و از طرف دیگر راحت تر خارج شود.

*6. گیوه دوزی*
کفِ کفش (1) و یا دمپایی که به پا مناسب بود را می بریدند و توسط نخ زیرپوش های نو که به هم تابیده شده بود، با سوزن های مخصوصی که از سیم خاردار درست می شد، گیوه های محکم و سفتی می دوختند که دو، سه سال در پا دوام داشت و کار می کرد.
گیوه دوزی با آن امکانات کم خیلی سخت و زمانبر بود و تا 10 روز طول می کشید که یک جفت گیوه درست شود. عده ای گیوه ها را از طریق صلیب سرخ به ایران می فرستادند. گاهی هم امکان داشت موقع ارسال به دست عراقی ها بیفتد و هیچ گاه به ایران نرسد.

*7. فرِ شیرینی پزی*
از حلبی روغن 17 کیلویی درست شده بود که روی چراغ والُر قرار می گرفت و از آن، جهتِ پخت حلوا، کیک و شیرینی های مختلف، در مناسبت های ملی و مذهبی استفاده می شد.

*8. آلبوم عکس*
با نایلون گوشت های یخ زده ای که به آشپزخانه می آوردند، ساخته می شد. به این صورت که نایلون پس از شستشو، بریده شده و از سه قسمت توسط نخ خیاطی که پلاستیکی و محکم بود، دوخته می شد. چند برگ دوخته شده به همراه جلدی که از مقوا تهیه می شد به هم متصل شده و یک آلبوم ساخته می شد و عکس هایی که از ایران برایمان می فرستادند را داخل آن می گذاشتیم. آلبومی که من درست کردم روی جلدش را با عکس پرنده ی زیبایی که از روزنامه درآورده بودم تزئین نمودم و هنگام آزادی با خود آوردم و هنوز هم به یادگار دارم.

*9. ساعت دیواری*
اکثریت اسرا مقید به خواندن نماز اول وقت بودند. برای اینکه متوجه اوقات نماز بشوند، با مقوا یک ساعت دیواری به ابعاد 30×40 سانتیمترمربع درست کردم و برای زیبایی یک کاغذ روشنی هم رویش چسباندم. هنگام اذان که می شد با دست عقربه های آن را به وقت اذان تنظیم می کردیم تا بچه ها با مشاهده ی آن متوجه
وقت اذان شده و برای نماز آماده شوند. پس از ما بقیه ی آسایشگاه ها هم از این کار استقبال کرده و هرکدام برای خودشان یک ساعت دیواری ساختند.

*پی نوشت:*
1. گاهی حانوت به سفارش بچه ها، کفِ کفش برای گیوه دوزی می آورد.

ادامه دارد …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید