روایت از جبهه تا عنبر : قسمت شصت و یکم

راوی:حسین رحیمی
در درگیری مقداری گلوله خمپاره و آر پی جی به سمت عراقی ها شلیک می کردیم. شب هنگام به اخبار گوش می دادیم. اخبار می گفت در حمله ای که در فلان منطقه توسط رزمندگان اسلام علیه عراقی ها انجام شد تعدادی کشته و زخمی شدند و چندین تانک و نفربر منهدم و تعدادی از ادوات زرهی دشمن غنیمت گرفته شد. اخبار تا به تهران می رسید در صدا و سیما در بخش های مختلف خبری پخش می شد ، آمار کشته ها و ادوات نظامی منهدم شده بسیار بالا می رفت که البته خلاف واقع بود. با این کار قصد داشتیم به تهران بفهمانیم کارهای زیادی انجام می دهیم و برای انجام کارهای بزرگتر به تجهیزات نظامی بیشتری نیاز داریم تا بلکه مقداری تجهیزات بدهند. چون با این جو برخورد داشتیم دیگر با اخبار دورغ عراقی ها کلاه سرمان نمی رفت. عراقی ها در اخبار می گفتند در منطقه پنجوین صد نفر از نیروهای ایرانی کشته و تعدادی از نیروهای خودی زخمی شدند. می دانستم دروغ می گویند و خبر را عکس می کردم. چون می دانستم پنجوین ۲۰ کیلومتر داخل خاک عراق است. پس معلوم می شد نیروهای ما توانسته اند به چنین عمقی در داخل خاک عراق دسترسی پیدا کنند و ضربات سنگینی به پیکر عراق بزنند. یا اسم سد دربندی خان را که می آوردند مطلع بودم ۱۵۰ کیلومتر داخل خاک عراق است. پس نیروهای ما توانسته بودند حتی به چنین عمقی در خاک عراق دسترسی پیدا کنند. بنی صدر در خرداد ۶۰ از سمت ریاست جمهوری عزل شد. عملیاتی که همزمان با این واقعه انجام شد خمینی روح خدا فرمانده کل قوا نام گرفت. ایرانی ها در مهر ۶۰ توانستند به محاصره آبادان خاتمه دهند. ستاد تبلیغات جنگ تشکیل شد و یک وحدت رویه در اخبار جنگ شکل گرفت و آن سر در گمی اولیه از بین رفت. از این تجربیات در اسارت برای بازگو کردن اخبار روزنامه های عراقی برای بچه ها استفاده می کردیم.
ادامه دارد…