یادتون هست تو قسمت قبل گفتم قرار شد من برم جبهه در کنار دریا ماجرا این بود ؛ بخونید !

🌀۱۶سالم بودبه قول معروف هنوز پا مو یه متر اون ورتر مشهدنذاشته بودم که با جبهه رفتنم موافقت شد
اونم فقط به خاطرآموزشای نظامی اوائل تشکیل بسیج توسط گروهبان صمصامی گذرونده بودم ؛ قرار شد بریم ایلام ؛پرسیدم ایلام کجاست؟ گفتن غرب کشوره ؛ غرب کجاست؟ سرگروه گفت:چقدرسوال موپرسی؟
بابا جان میریم طرفای گیلانغرب ؛

🌀 تا اسم گیلان رو شنیدم قند تو دلم آب شد ؛آخه از همون بچه گیام تا الان فقط وصف شمال و جنگل و دریا و گیلان رو شنیده بودم اما
ندیده بودم ؛ آرزوم بود یه روز برم گیلان و یه دلی به دریا بزنم و تو دریا غوطه بخورم؛

🌀 صندلیای قطارا هنوز چوبی بود هر کوپه ۸ نفر رو توش میچوپوندن
با ۱۵ نفر دیگه از بچه ها سوار قطار بطرف تهران که از اونجا بریم جبهه گیلان؛ هنوز تو حال و هوای خودم بودم؛ یکی از بچه ها یه پتو وسط کوپه پهن کرد و گفت :همی اول کار بوگوم؛کفشاتانه در بیرن ؛جوراباتان بو نگیره؛ بعد هرکی هرچی مامانش بهش داده رو کنه ؛ با هم بخورم

🌀همه از تو ساکاشان خوراکیاشان ریختن رو پتو؛خوراکیام توساک زیر لباسام بود ؛ لباسام رو یه کم جابجا کردم تا توت خشکه و انجیر خشکه ها رو در بیارم؛یکی باتعجب پرسید: اینا چیه ؟ گفتم : اینا لباس شنایه آوردوم وقتی رسیدم دریا ؛ برم تو آب غوطه بخورم ! پرسید : کدوم دریا ؟ نیشم یه کم باز شد و گفتم : دریا دیگه ؛ مگه نمرم گیلان ؛ دریا دیگه ؛ بعد ادامه دادم ؛ مگه شماها با خودتان چیزی نیاوردن؟

🌀 چند ثانیه سکوت محض کوپه روفرا گرفت !همه فقط با تعجب به هم نیگاه میکردن ! یهویی کوپه که چه عرض کنم؛ قطار منفجر شد ؛ از نوع انفجارخنده؛از خنده اونا خنده ام گرفت ؛بعداّ متوجه شدم که چی گافی زدم ؛ تا خود تهران این شده بود سوژه شاد بودن بچه ها

بسیارسفربایدکردتاپخته شودخامی

🌀از تهران با سرپرستی پاسدار بهروز احمیراری وارد پادگان ایلام شدیم ؛ از اونجا مستقیم رفتیم پادگان گلان؛ دوره خمپاره انداز دیدم و رفتیم ارتفاعات زیل و محل خدمتم واحد خمپاره ۸۱ بود؛ بعد از یکماه اعزام شدم به تپه حر ؛ و در تپه حر مسئول مخابرات و بی سیم تپه حر شدم و اولین حضور من در جبهه بود.
ادامه دارد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید