راوي: احمد علی قورچی

زیارت کربلا در اسارت

براي اينكه گربه را دم در حجله بكشيم، در درجه اول باید بگوش نگهبان ها تا فرمانده ارشد اردوگاه و مسولین بلند مرتبه بعثی ها برسانندکه مبادا اسرا را در میانه راه و عتبات عالیات مایه ابزار تبلیغاتی خود قرار دهند و با گرفتن فیلم و حتی عکسی از اسرا … خشم اسرا را بر افروخته سازند و منجر به شعارهای سیاسی و ذکر صلوات و حتی در گیری بیانجامد و حتی نظاره گر شکسته شدن دوربین های فیلمبرداری توسط اسرا باشند.هر چند این شکسته شدن دوربین های تبلیغاتي یک بار عملا درتاریخ چهارم بهمن ماه ۱۳۶۲ در اردوگاه عنبر (کمپ ۸) اتفاق افتاده و منجر به درگیری و تیراندازی و …شد و فیلمبرداران پا به فرار گذاشتند واسرای در بند دوربینهای
فیلمبرداری را از طبقه دوم ساختمان به پایین پرت کردندو درسی شد برای انها که تا آخر اسارت دیگر جرأت چنین اقدام مشابهی را نداشته باشند.
بهر حال وقتی فرمانده اردوگاه و مسولین بلند پایه آنها با انسجام و وحدت و یکپارچگی اسرا و اولتیماتوم های جدی آنها روبرو شدند مات و مبهوت شده بودند و راه گریزی جز قبولی این اتمام حجتها نداشتند . از طرفی هم نمیتوانستند از قول رییس جمهورشان عقب نشینی کنند که این امر برایشان سنگین تر بود .
البته ناگفته نماند در بعضی از اردوگاه ها باز هم به قول فرمانده هان بعث اعتماد نمی کردند و برای احتیاط و اطمینان بیشتر پا را فراتر نهاده و از آنها قول کتبی با مهر و امضا گرفتند! که این عمل بی نظیر و بی بدیل و خارق العاده بنوبه خود آنهم در اردوگاه اسرا با دستانی بسته و توکل بر خدا ، عزت و فخر و غرور ملی ایرانی و ایرانی بودن را بهمراه داشت .
آنهم تعهد همه جانبه کتبی از افسران و درجه داران مغرور و سرکش و متکبر اردوگاه های آن زمان که شاید حتی تصورش هم برای عده ای مشکل و دور از ذهن باشد … که در مقابل وحدت و انسجام و آتش خشم اسرا چنین سر تعظیم فرو بیاورند و تسلیم خواسته های راد مردان سرافراز و تاریخ سازان و غرور آفرین کشورمان شوند…

ادامه دارد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید