راوی : محمد حسن کافی

در اردیبهشت ماه 1362 زمزمه هایی به گوش رسید که قرار است صلیب سرخ به اردوگاه بیاید اسرای قدیمی به ما می گفتند که هر چند ماه هیأت صلیب سرخ بین المللی به اردوگاه های اسرای جنگی می آید تا هم از اسرای جدید ثبت نام بعمل آورد و هم از وضعیت اردوگاه گزارش تهیه کند و هم نامه های اسراء را از ایران آورده و نامه اسرای اردوگاه را به ایران برده و به دست خانواده هایشان برساند بالاخره صلیب سرخ که اعضایش متشکل از ملیت های مختلف و غالبا” اروپایی بودند به اردوگاه عنبر وارد شد در وهله اول نامه های اسرای قدیمی را که از ایران آورده بودند توزیع کردند و در مرحله بعد سراغ ما اسرای عملیات والفجر یک آمده و برگه هایی را در اختیارمان گذاشته و مشخصات فردی ما را ثبت کرده و کارت صلیب به ما دادند شماره کارت صلیب من 7126 بود به عبارت دیگر من هفت هزار و یکصد و بیست و ششمین اسیر ایرانی بودم که به ثبت نام صلیب سرخ در آمده بودم این شماره در طول اسارت و تا زمان آزادی از اسارت و حتی تا مدتی پس از آزادی مورد نیاز و استفاده ما بود و بعدها که نام خود را روی پیراهن هایمان درج می کردیم می بایست شماره اسارت خود را هم در کنار اسم خود می نوشتیم دولت عراق تعدادی از اسرای ایرانی را در زندانها و اردوگاه های مخفی خود نگهداری می کرد و طبعا” این افراد توسط صلیب سرخ ثبت نام نمی شدند و کسی از زنده بودن و اسارت آنها اطلاع نداشت و برخی از این اسراء تا سال 1369 که اسرای هر دو کشور آزاد شدند جزء مفقودین بودند و حتی برخی پس از سال 1369 هم در اردوگاه های عراق ماندند و سالها بعد آزاد شدند با ثبت نام ما توسط صلیب سرخ دیگر احتمال مفقود ماندن ما منتفی شد.

ادامه دارد …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید