🌗 در شبهای پرماجرای عنبر ؛ یه
شبی بود که شاید بعضیا به یاد نیارن ؛ اون شبی که خواب حضرت زهرا س دیده شدچون کاتب خواب خودم بودم ‌دقیقا به یاد دارم
ارشد آسایشگاه آقا شهاب بود؛ نیمه های شب بود که صدایی همه رو به خودش جلب کرد ؛ و بهتره بگم خواب رو از سر همه برد و شور و هیجانی وصف ناپذیر در جان و دل و بچه ها قرار داد؛
😔 یکی از برادران که یه پاش از زیر زانو قطع بود ؛ اون شب امام زمان و حضرت زهرا سلام الله رو در خواب میبینه که به آسایشگاه ۱۲ آمده و از برکت حضور آن عزیزان بعضی بهره برده و عده اندکی از نور ملاطفت آنها بی بهره بوده اند
فردای آنروز در تمام قاطع همچون بمبی ترکید و ترکش های آن جان همه را هدف قرار گرفته بود ؛
چون هر کسی فکر و خیال میکرد که آن عقب مانده از فیض حضور آن بزرگواران ؛ او هست و چنان آه و ناله ای بر آسمان بلند میکرد که دیگران را به گریه تشویق میکرد و چنان معنویتی در قاطع حاکم شد که تا به حال ندیده بودیم

❄️اما این ماجرا گویا ادامه داشت

فردا شب هم این بزرگوار ؛ خواب دید اما این بار خواب پیامبر اسلام و امام حسین و آقااباالفضل العباس
من و دو نفر دیگر مآمور شدیم که شب تا صبح بربالین این دوستمان به نوبت بنشینیم و گفتگوهای او با اهل البیت را زره به زره بر کاغد پیاده کنیم و فرداصبح بوسیله دیگران به اطلاع دیگر بچه های قاطع رسانده شود
دو یا سه شب بهمین منوال گذشت تا اینکه یکروز متوجه شدم گویا اتفاقاتی در قاطع درشرف است و این دوست خواب نما یمان مقداری آشفته و دچار مشکلات روحی روانی شده است و ارشدها و افراد دیگر با آقا شهاب زمزمهایی با هم دارند و گویا مشکلی را حل و فصل میکنند اما چه مطلبی را ؛ ندانستم و نمیدانم امااین را فهمیدم و بعدها گندش در آمد که تمام این خواب ها دروغ و قلابی بوده این نقشه ارشد
آسایشگاه ۱۲ با عده ای دیگر بوده آنها احساس کرده بودند روحیه دعا و زهد و تقوی و گریه و مصیبت در قاطع کم شده است و خواسته اند با توسل به این دروغ ؛ آسایشگاه را اعضاء را الهی و نورانی بکنن و بدین وسیله دست به دامن دروغ بزرگ به ائمه اطهار شدند و بعدها این موضوع تاًیر منفی بزرگی بر جان و دل دوستان مخصوصا دوست جانبازمون گذاشت

عجب شبهایی دارد عنبر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید