راوی هاشم زمانزاده

هر روز از دیروز کثیف تر

سرگرد محمودی ؛ چون درنده ای به جنایتهای خود ادامه میداد و هیچ حد و مرزی برایش وجود نداشت؛

کفتار عنبر و رومادیه تصمیم گرفت آخرین تیر زهرآگین خود را بر پیکر سربازان خمینی وارد کند وبا نقشه مرموزانه به سراغ اسیرای کم سن وسال رفت و نقشه ی او خبرنگاران
و مصاحبه اسرا و شانتاژهای رسانه ای بر ضد جمهوری اسلامی بود.

🍄یکی ازروزهای پائیز سال ۶۱ بود که سرگرد محمودی و یاسین و عبد وتوفیق؛لطیف؛ فیصل و عبدالرحمن وارد شدند و بطرف آسایشگاه اسرا در سنین پانزده، شانزده سال آمدند

🍄اون گرگ درنده گفت :
آماده بشید بریم بیرون که چند نفر ازهموطنای شما به دیدارتان اومدن

🍄 پیشاپیش همه راه می رفت و مدام میگفت:
بچه‌ها حرفای خوب خوب بزنید ها

❄️ بچه ها رو بردن بیرون اردوگاه وارد سالنی که به حالت کنفرانسی چیده شده بود؛یکی یکی با چینشی که مطابق نظرسرگرد محمودی بود؛ درجای تعیین شده نشستن

دقایقی گذشت؛ درب سالن باز شدو گروهی که نشان از خبرنگاریی شان بود وارد شدند که در پیشاپیش آنها خانمی جوان و بی حجاب وارد شد.

گویا حسابی ازخجالت لب وصورت و ناخنای بلندش دراومده بود؛ با عشوه راه میرفت؛ وارد سالن شد.

ادامه دارد …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید