*راوی:* مرتضی تحسینی
*آماده کردن زمین ورزش*
سال اول اسارت کف محوطه ی اردوگاه سنگلاخی بود و پستی و بلندی داشت،
به همین خاطر انجام ورزش هایی نظیر فوتبال در آن مشکل بود و از آن جایی که انتظار نداشتیم اسارت طولانی شود توجهی به وضعیت زمین نمی کردیم ولی آن قدر ماندیم و ماندیم، تا این که دیدیم نه این طور نمی شود و باید کاری کرد.
رفتید پیش ناجی، فرمانده اردوگاه و برای صاف کردن زمین مقداری ماسه بادی درخواست کردند. او هم قبول کرد و دستور آوردنش را داد.
اول با تعدای از بچه ها، سنگ های بزرگ را برداشتند و پس از کندن پستی و بلندی های آن بچه هایی که بنایی بلد بودند (مانند آقای قاسمی و بقیه دوستان و ورزش دوستان) بوسیله ی ریسمان و تخته، ماسه را روی زمین پخش کرده و صاف و هموار نمودند.
از آن روز به بعد بازی فوتبال و ورزش کردن روی آن خیلی مفرح و دلچسب بود و اگر می دانستیم اسارت از آن هم طولانی تر خواهد شد، سعی می کردیم بهتر از آن درستش کنیم.
*ادامه دارد…*